این روزهایم را به روزه میگذرانم ، روزه ای که مورد قبول نیست.....
روزه میگیرم ، روزه ی سکوت.....
سکوت میکنم سکوتی پر از فریاد ....
فریاد خواستن .....
اما چه کنم که این فریاد نه تنها گوشی را کر نمیکند انگار به گوش کسی هم نمیرسد .....
شاید مردم این آبادی گوششان را گرفته اند که اصلا نشنوند ....
خدایا تو میشنوی ؟؟؟؟؟
اگر میشنوی تو هم گوش هایت را بگیر میترسم فریادهایم تو را هم .......
آرام میروم....
آنچنان آ رام که ندانى کى رفته ام....
التماس دعا....
دوستان چرا انقدر جو میدید الان وقت نا امیدی و یاس نیست
حالا این آقا رای اورده که اورده تا کسایی مثل ما و شهیدایی مثل احمدی روشن و رضایی نژاد و.... هست اینا هیچ غلطی نمیتونن بکنن
و الان زمانیست که باید عمار بود برای آقا
باید عمارگونه بود
نباید اقا رو تنها بذاریم
اگه الان نقطه ضعف نشون بدیم بعدا کلامون پس معرکست
باید نشون بدیم که اگه حتی اصلح رای نیاورد حتما حکمتی بوده حتما خدا میخواسته غربالمون کنه و خوبامونو جدا کنه ....
حتما قراره بزرگ بشیم تا ریزش نکنیم
حتما قراره شرایط سخت بشه تا نشون بدیم چن مرده حلاجیم ....
پس حتما قراره تو این وضعیت یه سری کم بیارن و میدون رو خالی کنن
با امید و سربلندی باید نشون بدیم که ما میدون رو خالی نمیکنی و تا آخرین نفس پشت امام و رهبرمون و انقلابمون هستیم ....
خدا نکنه ریزش کنیم و کم بیاریم ....
پس انقدر ضعف نشون ندید...
خدایا کمکمون کن.....
روزها یکی پس از دیگری میگذره و من هرروز بیشتر به سخت بودن روزها پی میبرم .....
بیشتر پی میبرم که چه روزهای سختی رو پشت سر گذاشتم و چه روزهای سختی در انتظارمه....
انگار در دریایی پر تلاطم غرق شده باشی و این امواج سخت تورا در آغوش بفشارند و تو هرچه پیش میرود سیلی محکم تری از امواج میخوری و بیشتر در آن دریا غرق میشوی....
حس این روزهایم اینگونه است....
حس کسی ست که شنا بلد نباشد و غرق دراین دریای مواج شود.....
کاش بودی در کنارم....
کاش حداقل شنا یادم میدادی.....
کاش.....
هر روز منتظرم .....
منتظر برگشتت....
گفته بودی زود برمیگردی اما ....
قول داده بودی تنهایم نگذاری هیچ وقت پس چرا....؟؟؟
روز ها چقدر دیر میگذرد این چند ماه....انگار سالیست بی پایان....عین سال کبیسه 1440 دقیقه بیشتر....
کمی هم به فکر دلم باش....
خواهش میکنم....
سلام
امده ام اینجا تا از دل بگویم .از غصه ها و بی قراری هایش،از بیتابی ها و گاه شکستن هایش،از خورد شدن ها و از اینکه چگونه مدارا میکند با این حال ،چگونه بند میزند شکسته های دلش را و....
برای دل خود مینویسم ....
