رها شده ام از هرچه دلتنگیست

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۴۱ مطلب با موضوع «متن نویس ها» ثبت شده است

عشق نخستین 1

سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۲۲ ب.ظ

در کجای زمان ؟

من در کجا؟

کجای زمان ایستاده ام ؟

از کجا آمده ام ؟

از کجا؟به کجا؟به چه جای؟به چه حال؟....

این سوالات و سوالات دگر

مانده در کنج رسوبات دلم

بی تحرک ،بی جواب ....

به خدا گم شده ام ....

آری دیر سالی است که من گم شده ام

مانده ام بیرون از خانه خویش

در به رویم بسته است

نیست در من

نه توان ماندن !

و نه پای رفتن !

من فرو ریخته ام چون آوار

و مرا نیست

مرا نیست قرار!

من چرا حیرانم !

سایه ی ساکت سرگردانم؟!

در کجایم من ،آی

خانه ام ،

خانه ام را به من خسته نمای!

من چرا گم شده ام ؟

من چرا بی خبر از خویشتنم

زیر انبوه غباری جانکاه

به عبث تا کی میگردم ،من؟

از این عشق حذر کن...

دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۴ ب.ظ

یادم آید

تو به من گفتى
از این عشق حذر کن!
لحظه اى چند بر این آب نظر کن
آب ، آیینه ى عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهى نگران است
باش فردا که دلت با دگران است!
تا فراموش کنى،
چندى از این شهر سفر کن!
 
باید گذشت از آنچه گذشتنى است
آرى سفرى باید!
اما به کجا؟درست نمیدانم!
شاید به دنبال دلم ، که تمام دود ها از سوزش اوست که بلند میگردد.

نیمه شعبان مبارک...

شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۹ ب.ظ

هنوزم انتظار و انتظار است                     هنوزم دل به سینه بیقرار است

هنوزم خواب میبینم به شبها                  همان مردى که بر اسبى سوار است

  همان مردى که جمعه آید روزى

 و این پایان خواب انتظار است

   اللهم عجل لولیک الفرج

راه رفتن یا ماندن ....

چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۸ ب.ظ

کسانی که شما را دوست دارند

 حتی اگر هزار دلیل برای رفتن وجود داشته باشد

 هرگز رهایتان نخواهند کرد ،

 آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت.

نه تو میمانی....نه من....

دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۰۹ ق.ظ

نه تو میمانی نه اندوه 

و نه هیچ یک از مردم این آبادی....

به حباب نگران لب یک رود قسم ،

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،

غصه هم میگذرد،

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ....

لحظه ها عریانند .

به تن خود جامه اندوه مپوشان هرگز

دعا...

جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۴۶ ق.ظ

چه دعایى کنمت بهتر از این!

که کنار پسر فاطمه

هنگام اذان سحر جمعه اى

پشت دیوار  بقیع

قامتت قد بکشد

در دو رکعت به نمازى

که نثار حرم و گنبد بر پا شده حضرت زهرا بکنى.

اللهم عجل لولیک الفرج

عشق علیه السلام...

چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۲۴ ب.ظ

وقتی که با تو هستم انگار توی بهشتم 

من تو تمام خوابام اسم تو رو نوشتم 

اسم من و تو با هم یعنی تموم عالم

از من اگه جدا شی بهشت میشه جهنم

بخند میخوام ببینم ماهو تو حوض کاشی

دنیا رو دوست ندارم یه روز اگه نباشی

کاش از تموم دنیا فقط تورو میداشتم 

هرچی گله به اسمت تو باغچه مون میکاشتم

دور سرم میچرخن کفترا دسته دسته 

بیا بریم زیارت تو هم دلت شکسته  

علیرضا قزوه

باز باران...

دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۰۸ ب.ظ
باز باران با ترانه 
میخورد بر بام خانه
خانه ام کو؟
خانه ات کو؟
آن دل دیوانه ات کو؟
روزهای کودکی کو؟
فصل خوب سادگی کو؟
پس چه شد دیگر کجا رفت؟
خاطرات خوب و رنگین
در پس آن کوی بن بست...
در دل ما آرزو هاست
کودک خوشحال دیروز
غرق در غمهای امروز
یاد باران رفته از یاد 
آرزو ها رفته بر باد....

قضاوت....

يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۱۴ ب.ظ

میخواهى قضاوت کنى؟

کفش هایم را بپوش،

راهم را قدم بزن،

با دلم حرف بزن،

روزهایم را بگذران،

بعد قضاوت کن.

عشق

چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۲۳ ق.ظ

چه اشتباه بزرگی...

برای ابر کفن میدوزیم

برای زمین ،قبر میکنیم

به دست زمان ساعت میبندیم!