از این عشق حذر کن...
دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۴ ب.ظ
یادم آید
تو به من گفتى
از این عشق حذر کن!
لحظه اى چند بر این آب نظر کن
آب ، آیینه ى عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهى نگران است
باش فردا که دلت با دگران است!
تا فراموش کنى،
چندى از این شهر سفر کن!
باید گذشت از آنچه گذشتنى است
آرى سفرى باید!
اما به کجا؟درست نمیدانم!
شاید به دنبال دلم ، که تمام دود ها از سوزش اوست که بلند میگردد.
دلتنگ بودیم
به روزم
یاحق